مسالهای که این روزها خیلی فکرمون رو مشغول کرده بود، این بود که هیچ وقت با خودم فکر نمیکردم روزی برسد که یک فیلمساز ایرانی برنده جایزه اسکار شود ولی نه تلویزیون خبری اعلام کند و هم بعضیها از این اتفاق ناراحت بشوند...مثل اینکه روزی فوتبال ایران جام جهانی! را ببرد ... ولی در خبرهای تلویزیون این موضوع اعلام نشود!!
حالا میرسیم به نظریههای کسانی که در درجه اول با فیلم و در درجه دوم با موفقیتهای این فیلمساز مشکل داشتند:
اولین نظریه که بین تمام مخالفان مشترک است... نظریه دروغگو نشان دادن ملت ایران:
خوب این دسته از تحلیلگران! بر این اعتقادند که جایزههای این فیلم ننگی! بیش نیست و باعث سیاهنمایی در مورد ملت ایران است..
خوب؛ حالا میپردازیم به تحلیلی که ببینیم آیا این قضیه صحت دارد یا خیر:
چگونه میشود یک فیلم از اخلاقیات یک طبقه اجتماعی و یک رگهای از جریان اجتماعی... به کل ملت ایران تعمیم داده میشود؟
آیا اگر در یک فیلم نشان داده شود فردی سودای فرنگ نشینی دارد، اینگونه القا میشود که همه مردم آن کشور همینگونهاند؟... یا اگر شخصی در فیلم دروغ بگوید یعنی همه آن مردم دروغ گویند...؟
در سال 1999 در هالیوود فیلمی ساخته میشود به نام «زیبای آمریکایی» که پاشیدن یک خانوده را در شرایط اجتماعی آمریکا یا همون «آمریکن لایف استایل» که در این فیلم زن خانواده به شوهرش خیانت میکند... دختر خانواده با پسری ارتباط دارد... تا جایی که دختر خانواده سودای قتل پدر و زن خانواده سودای قتل همسر خود راپیدا میکند، در حالی که از اول فیلم مرد خانواده به دنبال ارتباط با دختری همسن و سال دخترش است. در آخر هم به خاطر بدبینی یک فرد ارتشی که همسایه آنان بوده، مرد خانواده به قتل میرسد.
و آیا بعد از دیدن این فیلم یا فیلمهایی از این دست، این به ذهن بیینده خطور میکند که همه آمریکاییها زنانشان خیانتکار، دخترانشان بی عفت و مردانشان به دنبال خیانت هستند؟
در صورتی که این فیلم دارای رتبه 41 از 250 فیلم برتر سایت «آی.ام.دی.بی» است، برنده 5 اسکار و 86 جایزه دیگر است.
آیا بعد از موفقیتهای این فیلم افرادی بودند که به فیلم حمله کنند؟
خیر... چون در یک فیلم اولین مولفهای که دیده میشود، درام فیلم هست و تاثیرگذاری یک فیلم بر محور شخصیتهای آن فیلم و همچنین همذات پنداری بیننده با داستان و احوالات شخصیتهای فیلم.
به علاوه، به خاطر اسکاری که امسال فیلمی آرتیست برد، در فرانسه جشن ملی برگزار شد...
میرسیم به «وودی آلن» که خودش یک فیلمساز مستقل و حتی ضد هالیوود هست به گونهای که در چند سال اخیر مثل امسال نه در آکادمی اسکار شرکت کرده است و نه در گلدن گلوب. وی درباره «فیلم جدایی نادر از سیمین» میگوید: «نه تنها از سینمای ایران بلکه از به طور کل از سینما توقع اینگونه فیلمی رو نداشته که روی او چنین تاثیر گذاشته باشد....»
همچنین اسپیلبرگ که فیلم جدایی نادر را بهترین فیلم سال میداند.
همچنین واکنش روزنامههای مردمی که حتی در رژیم اشغالگر قدس نوشتهاند که این فیلم نگرش مردم اسراییل را نسبت به ایران عوض کرده و وجود قاضی در فیلم و دموکراسیی که در فیلم نشان داده شده، مردم این کشور رو متعجب کرده است...
همچنین تهیه کننده فیلم آرتیست (که امسال 5 اسکار برد) به آقای فرهادی گفته بودند که «کاش من تهیه کننده فیلم جدایی بودم»
میخواهم بگویم در روزگاری که فیلمهای فجیعی مانند سنگسار ثریا و شرایط ساخته میشود و دیده میشود فیلم «جدایی» تاجی بر سر سینمای ایران است...
همچنین سخنرانیهای فیلمساز که کاملا نشان دهنده هوش سرشار فیلمساز دارد... در روزگاری که بیشتر رسانهها در دستان صیهونیست میچرخد و منتظرند که مثلا فیلمسازی مانند فرهادی هم بیاید و حرف سیاسی بزند و آنها در رسانهها از او سوء استفاده کنند...
فرهادی میآید و از فرهنگ درخشان ایران و ایرانی میگوید و اینگونه افکار عمومی را تسخیر میکند
روی سخن من با شما کاربران عزیز:
لحظهای خودتان را جای یک فرد فرانسوی یا آمریکایی بگذارید، در روزگاری که دایره اخلاق در هالیوود بسیار تنگ شده است، «جدایی» فیلمی است که در آن آخر خلافشان دروغهایی است که از شرایط و اتمسفر به انسان تحمیل میشود.. که در آخر جلوی همین دروغ ها را هم کلام الله مجید میگیرد... عشق به پدر... و عطش راستی .. این است شرافت ایرانی...
حال میرسیم به بررسی جوایز که چرا مثلا به این فیلم جایزه تعلق گرفته است و اتهامات دوستان در داخل ایران:
اولین بحثی که هست، بحث سیاسی بودن جایزههای فیلم جدایی نادر از سیمین است که به قول مسعود فراستی، جامعه ایران رو جامعه اگزوتیک نشان میدهد برای همین جایزه گرفته است!
اولین سخنی که باید عرض کرد.... در اکثر کشورها مانند آمریکا و فرانسه... نظام سرمایه داری و حمایتی به مراتب بیشتر از مسائل سیاسی حائز اهمیت هستند...
اکثر موفقیت فیلم جدایی به خاطر پخش کننده فیلم یعنی کمپانی معتبر «سونی پیکچرز» که تمام جشنوارهها حساب ویژهای برای این کمپانی قائلند... نه اینکه فقط به خاطر کمپانی سونی باشد، نه ... اصولا تاثیر پخش کننده بیشتر به دیده شدن فیلم توسط داوران و قشر مختلف جامعه کمک میکند، به طوری که خیلی از فیلمهایی که پخش کننده درست حسابی ندارند، توسط داوران با فست فروارد دیده میشوند!
برخلاف سخنان مسعود فراستی که جوایزی مانند اسکار و گلدن گلوب را سیاسی میدانند، عرض میکنم که سیاست تاثیر زیادی در انتخاب فیلمها بویژه در گلدن گلاب را ندارد... ولی با این حال اگر جشنوارهها را کنار هم بگذاریم، اسکار سیاسی ترینشان هست... ولی تا چه حد؟ تا این حدی که به طور مثال فیلم «آواتار» کلی اسکار میبرد... «گنجینه درد» هم کلی اسکار میبرد. ولی بهترین فیلم آن فیلمی میشود که بیشتر به منافع آمریکا بخورد... ولی گلدن گلاب را آواتار که یک فیلم ضد جنگ و ضد سیاستهای کاخ سفید است، میبرد....
میبینیم که سیاست هم آنچنان تاثیری ندارد که مطلقا کل جایزهها به یک فیلم برسد. پس جایزههای فیلم «جدایی» که 56 عدد به اضافه گلدن گلاب و اسکار و جایزه منتقدان لس آنجل هست هیچوقت نمیتواند سیاسی باشد.
البته میبینم که نظر مسعود خان فراستی که در برنامه هفت گفته بود جایزه بهترین فیلم خارجی رو فیلم اسراییلی میبرد و جدایی بهترین فیلمنامه را میبرد، کاملا اشتباه بود و این عدم جهانبینی مسعود فراستی رو میرساند..
حال کاری که دولت آمریکا میکند...
همیشه اهداف آنان غیر قابل دسترس ساختن نخبگان ماست؛ چه با ترور کردن آنها چه با تعریف کردن از آنها!
میبینیم که سخنگوی وزارت خارجه آمریکا تاکنون 2 بار به اصغر فرهادی تبریک گفته است... به نظر شما این کار چه هدفی رو دنبال میکند؟
اگر مانند برخی افراد فکر میکنید که بله ... اهداف آمریکا و صهیونیست در فیلم «جدایی» تامین شده است، پس حتما این فیلم و کارگردان یک مشکلی دارند...
بدانید که همان لحظه که این فکر به ذهن شما خطور کرد، دولت آمریکا به هدف خود رسیده است.... چون بزرگترین هدفی که آنان دنبال میکنند، تفرقه میان حکومت و مردم ... و مردم با مردم است... و افرادی هستند که با سوء استفاده از سخن امام امت... (که میفرمودند: هرگاه دیدید آمریکا شما را تشویق میکند بدانید راه را اشتباه رفته اید).... سعی در تخریب این فیلم و فیلمساز دارند... ولی نمیدانند که با این کارهایشان بزرگترین هدف آمریکا یعنی تفرقه و دور شدن از یکدیگر را دارند.. برآورده میکنند... دولت آمریکا کاملا از وجود امثال کیهان یا سلحشور خبر دارند... و با اینکارها میخواهند فیلمساز نخبه ما را از ایران دور کنند و به سرنوشت کیارستمی ها... و شجریانها مبتلا کنند..
و کلام آخر اینکه فیلم جدایی بهترین فیلم در چند دهه اخیر است و میتواند بزگترین تاثیر مثبت را در جامعه ما بگذارد، چون بزرگترین دوست برای انسانها «آیینه» است و این «آیینه» است که معایب ما و محاسن ما را میگوید و ما با شناخت این مسائل میتوانیم جامعه و خودمان را به بهترین صورت اصلاح کنیم.
:: بازدید از این مطلب : 146
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1