فرصتی که در جعل نام خلیج فارس می‌سوزد!
نوشته شده توسط : ایوب حلوایی پور

دهه‌های اخیر، بارها به جعل نام خلیج فارس، اعتراض شده است، تا جایی که سازمان ملل متحد تا کنون پنج بار در دوره‌های گوناگون، بر رسمی بودن نام «خلیج فارس» تأکید کرده و افزون بر آن، از هیأت‌های بین‌المللی خواسته که در مکاتبات رسمی، به ویژه در اسناد سازمان ملل، از نام کامل «خلیج فارس» بهره گیرند؛ حال به نظر شما، سرآغاز این موضع‌گیری قاطع از کجاست؟

از زمان روی کار آمدن جمال عبدالناصر در مصر و بروز تفکرات پان عربیسم، در میان کشورهای عربی منطقه، موجی به راه افتاد که تا بروز چند جنگ به مانند جنگ تحمیلی علیه کشورمان ادامه یافت و اثرات بد آن هنوز هم دیده می‌شود؛ تفکراتی بر مبنای برتری نژادی ـ که چون معادل خارجی نداشت‌ ـ ناگزیر از جعل شد؛ غافل از آنکه زمان آخال‌ها و ترکمانچای‌ها گذشته است.
 


پس از کتیبه‌های به دست آمده از آشوریان که خلیج فارس را رود تلخ می‌خواندند، داریوش هخامنشی، خلیج فارس را دریایی می‌خواند که از پارس می‌گذرد؛ البته نسبت دادن یک نام تاریخی به یک منطقه خاص جغرافیایی با نقشه، بسیار راحت‌تر است؛ حتی اگر نقشه چیزی شبیه این اسب بالدار نقاشی شده باشد که به ابن بطوطه نسبت داده می‌شود!

بدین ترتیب، مناقشه‌ای بزرگ آغاز شد که یکی از شاخص‌ترین‌های آن، تغییر نام آبراهی بود که نخستین نشانه‌های بشر در نزدیکی آن کشف شده است و به باور برخی، گهواره تمدن جهانیان به شمار می‌رود؛ خلیج فارس در زبان انگلیسی پرشین گلف (Persian Gulf) و در کتب تاریخی سینوس پرسیوس (Sinus Persicus) خوانده شده است.



دستمایه این جعل هم استدلالاتی نیم‌دار بود که‌ گاه جمعیت ساکنان حاشیه این دریا یا شمار کشورهای عرب زبان مجاور را محل برتری می‌دانست و‌ گاه از حق انسانی برای نامگذاری محیط زندگی به سلیقه خود سخن به میان می‌آورد؛ غافل از اینکه با این دست استدلال‌ها، باید نام دریای عمان و دریای عرب خیلی پیش تغییر می‌کرده و مثلا اقیانوس آرام می‌بایست دست کم به شمار کشورهای حاشیه‌اش اسم می‌داشته!






خلیج فارس در بسیاری از نقشه‌های قدیمی به شکل مستطیل ترسیم شده است.

این ماجرا هنگامی بحرانی می‌شود که پای دلارهای نفتی و سفارش جعل به میان آمده و دیگر اغراض سیاسی هم در آن تأثیر می‌گذارد؛ بدین ترتیب، ماجرا رنگ یک نوع تجارت سیاه به خود می‌گیرد و برخی حاضر می‌شوند که شرافت حرفه‌ای‌شان را به دلار بفروشند و اینجاست که حتی نشریه‌های معتبری چون نشنال جئوگرافیک هم به کمک جاعلان می‌آیند و از نام جعلی به جای خلیج فارس بهره می‌گیرد تا موجی از اعتراضات ایرانیان در سطح جهان به راه بیفتند که تا کنون سابقه نداشته است.



این در حالی است که گسترش روزافزون امکاناتی چون اینترنت، سبب بروز واکنش‌های سریع به ماجرا می‌شود و پیش‌تازی مردمی، کار را به جایی می‌رساند که سرانجام پیشنهادی که در وبلاگ‌های گوناگون مطرح می‌شد، جامه عمل بپوشد و روز ملی خلیج فارس شکل بگیرد؛


روزی که از میان سه گزینه ۱- ۹ آذر (برگشت سه جزیره به مام میهن) ۲- ۲۹ اسفند (روز ملی شدن نفت) ۳- ۱۰ اردیبهشت (روز اخراج پرتغالی‌ها از خلیج فارس)، به انتخاب مسئولان و پس از نظرسنجی با مقبول‌تر ارزیابی کردن سالروز اخراج پرتغالی‌ها از تنگه هرمز، در دهم اردیبهشت هر سال گرامی داشته می‌شود.




نقشه با متن انگلیسی در ژاپن




دو نقشه اروپایی  با نام خلیج فارس


نقشه هلندی


نقشه فرانسوی
نقشه‌های قدیمی گوناگونی در سراسر جهان نگهداری می‌شوند که هر از چند گاه به زبان محلی نوشته شده، ولی خلیج فارس را در بر می‌گیرد؛ اینجاست که خلیج فارس و خلیج پارس یکسان می‌شود!

از اخراج پرتغالی‌ها تا جزایر سه گانه

با توجه به رخدادهای اخیر و گستاخی برخی مقامات کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس نسبت به سفر رئیس جمهور کشورمان به جزیره ابوموسی، شاید به نظر برسد که سالروز اخراج پرتغالی‌ها در رده دوم اهمیت نامگذاری این روز ملی قرار داشته، ولی کافی است که کمی در ماجرا دقیق‌تر شویم تا به رویداد بزرگی که در پس نامگذاری روز ملی خلیج فارس قرار دارد، پی ببریم:



هنگامی که امام قلی خان، امیر فارس و سپهسالار ایران به سمت قشم لشکرکشی کرد، چه بسا از این نکته آگاهی نداشت که استثمار هند، نه به دست انگلیسی‌ها، بلکه از پرتغالی‌ها آغاز شده بود و این کشور پهناور، هنگامی در تسلط کامل کمپانی هند شرقی قرار گرفت که دولت پرتغال، جزیره بمبئی را به چارلز دوم پادشاه انگلیس هدیه کرد. چه بسا هم این موضوع، یکی از عامل‌های انگیزشی امام قلی برای پایان دادن به حدود ۱۱۸ سال (از ۹۱۳-۱۰۳۱) اشغال جزایر ایرانی و تنگه هرمز به شمار می‌رفت که در کنار پاسداشت تمامیت ارضی مطرح بود.




نقشه موسوم به نام هرودت
یکی از راه‌های اثبات نام خلیج فارس، نقشه‌هایی مانند نمونه بالاست که دریای احمر کنونی را خلیج عربی خوانده است؛ به نقشه‌های بالا دقت کنید تا از تکرار نام خلیج عربی برای دریای احمر در غرب عربستان شگفت زده شوید!

جنگ بازپس‌گیری تنگه به این صورت آغاز شد که نخست به دستور امام قلی خان و بنا بر نقشه قبلی، خروج آب شیرین و آذوقه از قشم به مقصد هرمز ممنوع و عامل امیر هرمز در سوی دیگر خلیج فارس نیز به تحریک امام قلی علیه پرتغالی‌ها شورش کرد و مانع فرستادن آب و آذوغه شد.


بدین ترتیب، امام قلی در گام بعدی از پرتغالی‌های مقیم جزیره هرمز خواست که به رسم گذشته، خراج خان لار را بپردازند و مخالفت شدید ایشان با این درخواست و دست‌درازی به قشم برای رسیدن به آب، همان بهانه لازم برای لشکرکشی به هرمز بود؛ جزیره‌ای با موقعیت فوق‌العاده استراتژیک که با یک قلعه مستحکم محافظت می‌شد و حاکمیت بر آن مترادف بود با تصاحب امتیازات تنگه.



بنابراین، سپاهیان ایرانی که البته از کمک دریایی انگلیسی‌ها هم بهره می‌بردند، موفق شدند که در یک نبرد سنگین، سرزمین‌های اشغال شده را پس بگیرند و آخرین پایگاه پرتغالی‌ها در خلیج فارس را در هم بشکنند. با پایان نبرد، ‌چند هزار اسیر پرتغالی به انگیس‌ها رسید و اندک غنیمتی که سهم ایشان بود نیز خریداری شد تا دست انگلیسی‌ها از سواحل شمالی این آبراهه کوتاه شود و چه بسا جرقه نفوذ در سرزمین‌های جنوبی خلیج فارس و دخالت در اموری مثل حاکمیت بر جزایر ایرانی از همین جا زده شد.



این جنگ به نتایجی منجر شد که حاکمیت قدرتمند کشورمان بر تنگه هرمز، شاخص‌ترین آن‌ها به شمار می‌آید و شیرینی آن هنگامی احساس می‌شود که با قراردادهای ننگینی چون آخال ـ که منجر به جدایی خوارزم از کشورمان شد ـ قیاس شود.






این دو تصویر از نقشه‌ای تهیه شده که متعلق به وزارت نفت عربستان سعودی است؛ با وقایع رخ داده در سال‌های اخیر، به نظر نمی‌رسد که این نقشه هنوز در معرض دید باشد!

از تهدید داخلی تا فرصت خارجی!

اما چند سالی است که روز ملی خلیج فارس از جهاتی مهمتر هم شده است، به ویژه زمانی که این موضوع به مناظرات انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری هم کشیده شد و صرف و نحو عربی هم برای توجیه یک اشتباه به چالش افتاد، زیرا کم نیستند کسانی که استفاده از نام ناقص خلیج را هم نوعی جعل می‌دانند؛ موضوعی که در اعتراضات رسمی کشورمان به سازمان ملل متحد نیز آمد و در درخواست سازمان ملل از هیأت‌های بین‌المللی نیز با «... از نام کامل «خلیج فارس» استفاده نمایند...» مورد تأکید قرار گرفته است.



این در حالی است که از سوی دیگر، محمود احمدی‌نژاد، نخستین رئیس جمهور کشورمان است که به جزیره ابوموسی سفر می‌کند و با گفتن «تاریخ گواه است که جاعلان نام خلیج فارس هیچ تمدنی ندارند»، تند‌ترین موضع‌گیری را در برابر جعل نام این میراث عظیم از خود نشان می‌دهد تا شاید تأکیدی باشد بر پیگیری طرح‌هایی چون استان خلیج فارس و...؛ بدین ترتیب و در مثبت‌ترین حالت ممکن، راه نادرست چند سال گذشته اصلاح شده و اینجاست که می‌توانیم به بروز واکنش‌هایی از این دست در مجامع رسمی امیدوار بمانیم.




این تابلو هم نشانه‌ای برای تأیید نام خلیج عربی برای نقطه‌ای غیر از خلیج فارس است، وگرنه توجیهی برای نام هر دو وجود نخواهد داشت!

با دیدن تصاویری مثل این دو عکس، کارکرد ابزاری همچون اینترنت، بیش از پیش به چشم می‌آید!

رویدادهایی از این دست ـ که بیشتر از روی احساسات رخ می‌دهد و تقریبا در همین محدوده هیجانی باقی می‌ماند ـ از این منظر قابل ارزیابی است که مقوله جعل نام برای بسیاری از مردم جا نیفتاده است؛ بنابراین، ‌گاه با طرح دفاع از خلیج فارس ممکن است که برخی در اختلاف «پارس» و «فارس» تشکیک کنند و ذهنشان را در مقابل ورود معانی هم ببندند و یا اینکه برای تأیید و رد موضوع به یادآوری اسامی باستانی بپردازند و یا تغییر اسامی برخی مناطق دیگر را پیش بکشند که مثلا چون آنها پذیرفته شده، ما هم باید تغییر نام خلیج فارس را بپذیریم!



این گونه بد دفاع کردن کم از تخریب ندارد، چه بسا نشان دهنده اوج بی‌تدبیری‌های ما برای دفاع از حقانیتی است که به گواه تاریخ، در نقشه‌های سراسر دنیا به ثبت رسیده و چه بسا ساده انگاری مغفول مانده است؛ بدین ترتیب که پیگیری‌های قاطع ما در مجامع جهانی با استناد به اسناد فراوان، می‌تواند منجر به خلق فرصتی بی‌نظیر از تهدیدات موجود شود که هم حقانیت کشورمان را به اثبات خواهد رساند و هم می‌تواند سند محکمی برای مقابله با ادعاهای واهی امثال امارات متحده باشد.








اسنادی از این دست را در همه کتابخانه‌های جهان می‌توان یافت. بی‌گمان این اسناد، موجب شده‌ که سازمان ملل متحد بر نام خلیج فارس صحه بگذارد؛ حتی اگر مانند نمونه آخر خلیج فارس را بندر بصره بنامد و شرق هرمز را دریای پارس بخواند!

این در حالی است که اجرای طرح‌هایی چون پل خلیج فارس ـ‌که تنها در حد وعده مانده ـ نیز می‌تواند سهم بزرگی در فرصت‌زایی از این جنجال‌سازی‌های گسترده دشمنان داشته باشد و بدین ترتیب و با راه‌اندازی گردشگری در دیگر جزایر ایرانی خلیج فارس، به ویژه ابوموسی، از شیپورهای آن سوی آب به سود خود بهره تبلیغاتی ببریم و تا آنجا پیش برویم که با استفاده از مواهب خدادای، در گردشگری اسلامی سرآمد شده و نام خلیج فارس و جزایر ایرانی را به زبان دیگر ملل جاری‌تر سازیم.



شکایت از افراد، شرکت‌ها و یا حتی مقاماتی که از نام جعلی به جای خلیج فارس بهره می‌گیرند، می‌تواند آغاز خوبی برای خلق فرصت از تهدید برایمان باشد؛ اگر مسئولین این فرصت را نسوزانند!




این هم نقشه سازمان ملل از جغرافیای امروزی کشورمان (البته فارغ از چند خراسانی شدن و استان البرز و ریز نکاتی از این قسم) و خلیج فارس


:: بازدید از این مطلب : 289
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : جمعه 22 ارديبهشت 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: